معنی فیزیولوژی
مهدی
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
معنی فیزیولوژی را از این سایت دریافت کنید.
فیزیولوژی
فیزیولوژی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
فیزیولوژی (به فرانسوی: Physiologie) یا کاراندامشناسی[۱] یا تنکردشناسی[۲] دانش عملکرد سامانههای زنده است[۳] و یکی از شاخههای زیستشناسی است که به مطالعه اعمال حیاتی موجود زنده، اندامها، بافتها، سلول و عناصر آن میپردازد. برای درک عمیق اعمال حیاتی، سعی میگردد که خواص و روابط بین این اعمال و تغییراتشان در محیطهای مختلف یا در شرایط گوناگون موجود زنده و با استفاده از روابط علم زیستشناسی، بیوشیمی مورد بررسی قرار گیرد. فیزیولوژی، تکامل و توسعه این اعمال در یک گونه و در یک موجود زنده و همچنین تغییرات و تطابق آنها با شرایط محیطی متغیر را مورد مطالعه قرار میدهد.موضوع[ویرایش]
فیزیولوژی دانش بررسی شیوه کارکرد اندامهای مختلف بدن است. فیزیولوژی از شاخههای زیستشناسی است که خود به زیرشاخههای فیزیولوژی جانوری، فیزیولوژی دامی، فیزیولوژی گیاهی، فیزیولوژی سلولی، فیزیولوژی پزشکی (انسانی)، نوروفیزیولوژی و فیزیولوژی ورزشی… تقسیم میشود. فیزیولوژی یکی از دانشهای پایهای در پزشکی است که ارتباط تنگاتنگی با دانش کالبدشناسی (آناتومی) دارد.در فیزیولوژی به بررسی کارکرد اندامهای (ارگان) مختلف بدن، مثلاً وظیفه قلب در بدن، وظیفه مخچه در بدن، وظیفه کلیه در بدن، کار شُشها در بدن... و نیز درک دقیق عملکرد این ارگانها و سیستمها با کمک روابط و اصول و پرداخته میشود.
برای مثال، در، توسط قوانین فیزیکی مربوط به موج، شاره، فشار و غیره به محاسبه حجم هوای مورد نیاز هر یک از ششها و مشکلات و بیماریهای مربوط به آن و تغییر در محاسبات، در صورت تغییر در محیط به دلیل بیماری پرداخته میشود.
اهمیت[ویرایش]
فیزیولوژی در آموزش پزشکی، روانشناسی، علوم دامی، دامپزشکی و جانورشناسی اهمیت بسیاری دارد و یکی از گرایشها یا واحدهای درسی این رشتهها در مقاطع تحصیلات تکمیلی است. در کنار آناتومی و بیوشیمی، فیزیولوژی به شکلگیری طرح کلی بدن سالم در ذهن دانشجویان حوزه علوم پزشکی، پیراپزشکی، علوم دامی، دامپزشکی، کشاورزی و علوم ورزشی کمک میکند؛ همچنین برای اطلاع از پاتولوژی بیماریها فهم فیزیولوژی، بسیار مهم است.
جستارهای وابسته[ویرایش]
کالبدشناسی
منابع[ویرایش]
↑ «» [] همارزِ «»؛ منبع: گروه واژهگزینی. جواد میرشکاری، ویراستار. . فرهنگ واژههای مصوب فرهنگستان. تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی. شابک ۹۶۴-۷۵۳۱-۳۱-۱ (ذیل سرواژهٔ )
↑ فرهنگ هزاره، علیمحمد حقشناس، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۸۶، ص ۱۲۳۶
↑ Encyclopædia Britannica Online, s. v. "physiology", accessed October 10, 2015, http://www.britannica.com/science/physiology
مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Physiology». در .
کتابشناسی[ویرایش]
فیزیولوژی انسانیWidmaier, E.P., Raff, H., Strang, K.T. . 11th Edition, McGraw-Hill, 2009.
Marieb, E.N. Essentials of Human Anatomy and Physiology. 10th Edition, Benjamin Cummings, 2012.
فیزیولوژی جانوریHill, R.W., Wyse, G.A., Anderson, M. , 3rd ed. Sinauer Associates, Sunderland, 2012.
Moyes, C.D., Schulte, P.M. , second edition. Pearson/Benjamin Cummings. Boston, MA, 2008.
Randall, D., Burggren, W., and French, K. , 5th Edition. W.H. Freeman and Company, 2002.
Schmidt-Nielsen, K. . Cambridge & New York: Cambridge University Press, 1997.
Withers, P.C. . Saunders College Publishing, New York, 1992.
فیزیولوژی گیاهیLarcher, W. (4th ed.). Springer, 2001.
Salisbury, F.B, Ross, C.W. . Brooks/Cole Pub Co., 1992
Taiz, L., Zieger, E. (5th ed.), Sunderland, Massachusetts: Sinauer, 2010.
فیزیولوژی قارچهاGriffin, D.H. , Second Edition. Wiley-Liss, New York, 1994.
فیزیولوژی آغازیانLevandowsky, M. Physiological Adaptations of Protists. In: . Amsterdam; Boston: Elsevier/AP, 2012.
Levandowski, M., Hutner, S.H. (eds). . Volumes 1, 2, and 3. Academic Press: New York, NY, 1979; 2nd ed.
Laybourn-Parry J. . Berkeley, California: University of California Press; 1984.
فیزیولوژی جلبکهاLobban, C.S., Harrison, P.J. . Cambridge University Press, 1997.
Stewart, W. D. P. (ed.). . Blackwell Scientific Publications, Oxford, 1974.
فیزیولوژی باکتریهاEl-Sharoud, W. (ed.). . Springer-Verlag, Berlin-Heidelberg, 2008.
Kim, B.H., Gadd, M.G. . Cambridge, 2008.
Moat, A.G., Foster, J.W., Spector, M.P. , 4th ed. Wiley-Liss, Inc. New York, NY, 2002.
پیوند به بیرون[ویرایش]
physiologyINFO.org public information site sponsored by The American Physiological Society
گسترش نبو شاخههای زیستشناسی نهفتن نبو انواع فیزیولوژی جانوران
Fish physiologyبدن انسانInsect physiologyفیزیولوژی دایناسورها
گیاهان
فیزیولوژی گیاهیPlant perception (physiology)Physiological plant disorders
سلولها Cell physiology موضوعات مرتبط
فیزیولوژی مقایسهایفیزیولوژی محیطیالکتروفیزیولوژیفیزیولوژی فرگشتیسامانههای زیستینوروفیزیولوژی
گسترش نبو
برندگان جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی
گسترش
دادههای کتابخانهای
گسترش نبو داروشناسی گسترش اصطلاحات فیزیولوژی
ردهها: فیزیولوژیشاخههای زیستشناسی
فیزیولوژی
معنی فیزیولوژی - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید
فیزیولوژی
/fiziyoloZi/
بستن تبلیغات
فارسی به انگلیسی
physiology
مترادف ها
physiology (اسم)
فیزیولوژی، تن کردشناسی، علم وظایف الاعضاء، علم طبیعی
لغت نامه دهخدا
فیزیولوژی. [ زی ُ ل ُ ] ( فرانسوی ، اِ ) علمی که در باب طرز عمل اعضای بدن جانوران و رابطه آنها با یکدیگر بحث کند. علم وظائف الاعضا. ( فرهنگ فارسی معین ). امروز فیزیولوژی را برای تشریح کیفیت زیست گیاهان و جانوران هر دو به کار میبرن-د.
فرهنگ فارسی
علم وظایف اعضائ بدن جانداران، علمی که درباره طرزکاراعضائ ودستگاههای بدن جانوران وارتباط آنهابایکدیگربحث میکند
( اسم ) علمی که در باب طرز عمل اعضای بدن جانوران و رابطه آنها با یکدیگر بحث می کند علم وظایف الاعضائ .
فرهنگ معین
(یُ لُ ) [ فر. ] (اِ. ) علم وظایف اعضاء بدن جانداران ، علمی که دربارة طرز کار اعضا و دستگاه های بدن جانوران و ارتباط آن ها با یکدیگر بحث می کند، کار اندام شناسی ، کار اندام (فره ).
فرهنگ عمید
علمی که دربارۀ طرز کار اعضا و دستگاه های بدن جانوران و ارتباط آن ها با یکدیگر بحث می کند.
دانشنامه عمومی
فیزیولوژی (به فرانسوی: Physiologie، فیزیولوژی) (به انگلیسی: Physiology، فیزیالوجی) یا کاراندام شناسی* دانش عملکرد سامانه های زنده است و یکی از مهمترین شاخه های زیست شناسی (بیولوژی) است که به مطالعه اعمال حیاتی موجود زنده، اندام ها، بافت ها، سلول ها و عناصر سلول می پردازد. برای درک عمیق اعمال حیاتی، سعی می گردد که خواص و روابط بین این اعمال و تغییراتشان در محیط های مختلف یا در شرایط گوناگون موجود زنده و با استفاده از روابط علم فیزیک و ریاضی، مورد بررسی قرار گیرد. فیزیولوژی، تکامل و توسعه این اعمال در یک گونه و در یک موجود زنده و همچنین تغییرات و تطابق آن ها با شرایط محیطی متغیر را مورد مطالعه قرار می دهد.
http://www.nuigalway.ie/physiology
https://www.ucc.ie/en/physiology
فیزیولوژی دانش بررسی نحوه کارکرد اندام های مختلف بدن می باشد. فیزیولوژی از شاخه های زیست شناسی که خود به زیرشاخه های فیزیولوژی جانوری، فیزیولوژی گیاهی، فیزیولوژی سلولی و فیزیولوژی پزشکی (انسانی)، نوروفیزیولوژی، فیزیولوژی ورزشی و… تقسیم می شود.فیزیولوژی همچنین یکی از دانش های پایه ای در پزشکی است که ارتباط تنگاتنگی با دانش کالبدشناسی (آناتومی) دارد.
در فیزیولوژی به بررسی کارکرد اندام های (ارگان) مختلف بدن مثلاً وظیفه قلب در بدن، وظیفه مخچه در بدن، وظیفه کلیه در بدن، اعمال ششها در بدن و غیره و درک دقیق عملکرد این ارگانها و سیستم ها با کمک روابط و اصول فیزیک و ریاضی، پرداخته می شود.بعنوان مثال در فیزیولوژی سیستم تنفسی، توسط قوانین فیزیکی مربوط به موج، شاره، فشار و غیره به محاسبه حجم هوای مورد نیاز هرکدام از شش ها و مشکلات و بیماریهای مربوط به آن و تغییر در محاسبات، در صورت تغییر در محیط بعلت یک بیماری، پرداخته می شود.
فیزیولوژی در آموزش پزشکی اهمیت بسیار دارد و در طی دوره علوم پایه به دانشجویان تدریس می شود. در کنار آناتومی و بیوشیمی، فیزیولوژی به شکل گیری طرح کلی بدن سالم در ذهن دانشجویان حوزه علوم پزشکی و پیراپزشکی کمک می کند، همچنین برای اطلاع از پاتولوژی بیماری ها فهم فیزیولوژی بسیار مهم و کلیدی است.
wiki: فیزیولوژی
گزارش تخلف یا اشتباه در معنیبستن تبلیغات
دانشنامه آزاد فارسی
فیزیولوژی (physiology)
(یا: تن کارشناسی) شاخه ای از زیست شناسی برای بررسی عملکرد موجودات زنده. ساختار موجودات زنده در کالبدشناسی بررسی می شود.
wikijoo: فیزیولوژی
فارسی به عربی
علم وظائف الاعضاء
پیشنهاد کاربران
ترتیب: قدیمیجدیدرای موافقرای مخالف
ز.ر٢٠:٣٧ - ١٣٩٧/٠٩/١٩
شاخه ای از زیست شناسی است که با عملکردهای طبیعی موجودات زنده و بخش های آن در ارتباط است.
گزارش25 | 1
شهریار آریابد١١:٣٧ - ١٣٩٧/١٠/٠٨ اندام شناسی
گزارش23 | 1
شرارت١٦:٣٢ - ١٣٩٩/١٢/١١ علم طبیعی
گزارش5 | 1
کتایون١٩:٠٦ - ١٤٠٠/٠٣/٠٣
فیزیولوژی : اندام شناسی
فیزیولوژیک = اندام شناسیک
فیزیولوژیست = اندام شناس
در پاسداری زبان مادری مان گام برداریم☺
گزارش25 | 2
فرتاش١٣:٤٠ - ١٤٠٠/٠٦/١١
برابر پارسی ( فیزیولوژی ) ، ( تنکرد شناسی ) می باشد. هم اکنون نیز در برخی نبیگ ( کتاب ) های فلسفی واژه یِ ( تنکرد شناسی ) بکار می رود. ( تن/کرد/شناس/ی ) .
از دیدِ تنکردشناسی ( یا تنکَردی ) . . .
گزارش9 | 1
حبیب سهرابی_بیجار١٧:٥٠ - ١٤٠٠/٠٧/١٠ اعضا و اندام بدن
گزارش7 | 1
امیرمسعودمسعودی٠٩:١٨ - ١٤٠٠/٠٩/٠٢
شناخت هندامیک= فیزیولوژی
گزارش2 | 1
مشاهده پیشنهاد های امروز
معنی یا پیشنهاد شما
+ افزودن عکس و لینک
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟