اسم های حضرت محمد
مهدی
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟
اسم های حضرت محمد را از این سایت دریافت کنید.
نام هاى پیامبر اکرم(ص)
((یکى از آثار ارزشمند فارسى در زمینه ى زندگى پیامبر اکرم و پیامبران الهى ((حیوه القلوب)) علامه محمد باقر مجلسى است. این کتاب بارها توسط...
نام هاى پیامبر اکرم(ص)
نویسندگان: محمدباقربن محمدتقی مجلسیمنبع: فرهنگ کوثر 1380 شماره 49حوزه های تخصصی:حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره حضرت محمد(ص)
حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی تاریخ و سیره پیامبران و امامان در روایات
دریافت مقاله
آرشیو
آرشیو شماره ها:۸۰
سال ۱۳۸۹ (۲)
سال ۱۳۸۸ (۴)
سال ۱۳۸۷ (۴)
سال ۱۳۸۶ (۴)
سال ۱۳۸۵ (۴)
سال ۱۳۸۴ (۴)
سال ۱۳۸۲ (۴)
سال ۱۳۸۱ (۴)
سال ۱۳۸۰ (۳)
سال ۱۳۷۹ (۱۲)
سال ۱۳۷۸ (۱۲)
سال ۱۳۷۷ (۱۱)
سال ۱۳۷۶ (۱۲)
چکیده
متن
((یکى از آثار ارزشمند فارسى در زمینه ى زندگى پیامبر اکرم و پیامبران الهى ((حیوه القلوب)) علامه محمد باقر مجلسى است.
این کتاب بارها توسط ناشران مختلف چاپ شده است. بخش زندگى نبى اکرم(ص) از کتاب حیوه القلوب در سال 1376 ش. در دو جلد بزرگ, هر کدام حاوى هشتصد صفحه وزیرى, به همت انتشارات سرور قم منتشر شده است.
شایسته دیدیم, فصل نخست کتاب علامه را به خوانندگان فرهنگ کوثر تقدیم داریم و دل را با حیوه القلوب او زندگى بخشیم.))
این بابویه به سند معتبر از جابرانصارى روایت کرده است که حضرت رسول(ص) فرمود که: من شبیه ترین مردم به حضرت آدم(ع) و حضرت ابراهیم(ع) شبیه ترین مردم بود به من در خلقت و خلق; و حق تعالى مرا از بالاى عرش عظمت و جلالت خود به ده نام نامیده و صفت مرا بیان کرده و به زبان هر پیغمبرى بشارت مرا به قوم ایشان داده است, و در تورات و انجیل نام مرا بسیار یاد کرده است وکلام خود را تعلیم من نمود و مرا به آسمان بالا برد, و نام مرا از نام بزرگوار خود اشتقاق نمود.
یک نام او ((محمود)) است و مرا ((محمد)) نام کرده, و مرا در بهترین قرن ها و در میان نیکوترین امت ها ظاهر گردانید و در تورات مرا ((احید)) نامید زیرا که به توحید و یگانه پرستى خدا جسدهاى امت من بر آتش جهنم حرام گردیده است, و در انجیل مرا ((احمد)) نامید زیرا که من محمودم در آسمان و امت من حمد کنندگانند, و در زبور مرا ((ماحى)) نامید زیرا که به سبب من از زمین محو مى نماید عبادت بت ها را, و در قرآن مرا ((محمد)) نامید زیرا که در قیامت همه امت ها مرا ستایش خواهند کرد به سبب آن که به غیر از من کسى در قیامت شفاعت نخواهد کرد مگر به اذن من. و مرا در قیامت ((حاشر)) خواهند نامید زیرا که زمان امت من به حشر متصل است, و مرا ((موقف)) نامید زیرا که من مردم را نزد خدا به حساب مى دارم, و مرا ((عاقب)) نامید زیرا که من عقب پیغمبران آمدم و بعد از من پیغمبرى نیست, و منم رسول رحمت و رسول توبه و رسول ملاحم یعنى جنگ ها و منم ((مقفى)) که از قفاى انبیا مبعوث شدم, و منم ((قثم)) یعنى کامل جامع کمالات. و منت گذاشت بر من پروردگار من و گفت: اى محمد! من هر پیغمبرى را به زبان امت او فرستادم و بر اهل یک زبان فرستادم و تو را بر هر سرخ و سیاهى مبعوث گردانیدم و تو را یارى دادم به ترسى که از تو در دل دشمنان تو افکندم و هیچ پیغمبر دیگر را چنین نکردم, و غنیمت کافران را بر تو حلال گردانیدم و براى احدى پیش از تو حلال نکرده بودم بلکه مى بایست غنیمت ها که از کافران بگیرند,بسوزانند. و عطا کردم به تو و امت تو گنجى از گنج هاى عرش خود را که آن سوره فاتحه الکتاب و آیات آخر سوره بقره است, و براى تو و امت تو جمیع زمین را محل سجده و نماز گردانیدم بر خلاف امت هاى گذشته که مى بایست نماز را در معبدهاى خود بکنند, و خاک زمین را براى تو پاک کننده گردانیدم, و الله اکبر را به تو و امت تو دادم, و یاد تو را به یاد خود مقرون کردم که هر گاه امت تو مرا به وحدانیت یاد کنند, تو را به پیغمبرى یاد کنند, پس طوبى براى تو باد اى محمد و براى امت تو.(1)
و در حدیث معتبر دیگر روایت کرده است که: گروهى از یهود به خدمت حضرت رسول(ص) آمدند و سوال کردند که: به چه سبب تو را محمد و احمد و ابوالقاسم و بشیر و نذیر و داعى نامیده اند؟
فرمود که: مرا ((محمد)) نامیدند زیرا که ستایش کرده شدم در زمین; و ((احمد)) نامیدند براى آن که مرا ستایش مى کنند در آسمان ; و ((ابوالقاسم)) نامیدند براى آن که حق تعالى در قیامت, بهشت و جهنم را به سبب من قسمت مى نماید, پس هر که کافر شده است و ایمان به من نیاورده است از گذشتگان و آیندگان به جهنم مى فرستد و هر که ایمان آورد به من و اقرار نماید به پیغمبرى من, او را داخل بهشت مى گرداند ; و مرا ((داعى)) خوانده است براى آن که مردم را دعوت مى کنم به دین پروردگار خود; و مرا ((نذیر)) خوانده است براى آن که مى ترسانم به آتش هر که را نافرمانى من کند; و ((بشیر)) نامیده است براى آن که بشارت مى دهم مطیعان خود را به بهشت.(2)
و در حدیث موثق روایت کرده است که حسن بن فضال از حضرت امام رضا(ع) پرسید که: به چه سبب حضرت رسالت پناه(ص) را ابوالقاسم کنیت کرده اند؟
فرمود که: زیرا فرزند او قاسم نام داشت.
حسن گفت: عرض کردم که: آیا مرا قابل زیاده از این مى دانى؟
فرمود که: بلى, مگر نمى دانى که حضرت رسول(ص) فرمود که: من و على پدر این امتیم؟
گفتم: بلى.
فرمود: مگر نمى دانى که حضرت رسول(ص) پدر جمیع امت است ؟
گفتم: بلى.
فرمود که: مگر نمى دانى که على قسمت کننده بهشت و دوزخ است؟
گفتم: بلى.
فرمود: پس پیغمبر پدر قسمت کننده بهشت و دوزخ است و به این سبب, حق تعالى او را به ((ابوالقاسم)) کنیت داده است.
گفتم: پدر بودن ایشان چه معنى دارد؟
فرمود که: یعنى شفقت حضرت رسول(ص) نسبت به جمیع امت خود مانند شفقت پدران است بر فرزندان, و على(ع) بهترین امت آن حضرت است, و همچنین شفقت على(ع) بعد از آن حضرت براى امت مانند شفقت آن حضرت بود زیرا که او وصى و جانشین و امام و پیشواى امت بعد از آن حضرت بود; پس به این سبب فرمود که: من و على هر دو پدر این امتیم. و حضرت رسول(ص) روزى بر منبر بر آمده فرمود که: هر که قرضى و عیالى بگذارد بر من است و هر که مالى بگذارد و وارثى داشته باشد, مال او از وارث اوست. پس به این سبب آن حضرت اولى بود نسبت به امت خود از جان هاى ایشان و همچنین امیرالمومنین بعد از آن حضرت اولى بود به امت از جانهاى ایشان.(3)
فهرست کنیهها و لقبهای پیامبر(ص)
فهرست کنیهها و لقبهای پیامبر(ص)
این مقاله دربارهٔ فهرست کنیهها و لقبهای پیامبر(ص) است. برای آشنایی با پیامبر اسلام، مدخل حضرت محمد صلی الله علیه و آله را ببینید.
حِلیهنویسی شامل برخی از اسمها و لقبهای پیامبر(ص): محمود، احمد، حمید، ماحٍ و حامد. اثر سیروان برزنجی.[۱] حلیهنویسی نوعی قطعهنویسی است که در آن اوصاف پیامبر(ص) و گاه امام علی(ع) خطاطی میشود.[۲]
فهرست کنیهها و لقبهای پیامبر(ص) مجموعه لقبها و کنیههایی است که در قرآن، روایات و منابع شیعه و اهل سنت برای اشاره به پیامبر اسلام استفاده شده است. احمد، محمد، محمود و مصطفی از نامهای پیامبر(ص)[۳] و ابوالقاسم کنیه مشهور او است.علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار بهنقل از مناقب ابن شهرآشوب، چهارصد اسم و لقب پیامبر(ص) را که در قرآن ذکر شده آورده است.[۴] تکنگاریهایی در این موضوع نوشته شده که در برخی از آنها بیش از هزار لقب و صفت برای پیامبر(ص) ذکر شده است.
کنیهها
بنا بر آنچه در کتابهای شیعه و سنی آمده، کنیههای پیامبر(ص) به این شرح است:
کنیه معنا
ابوالقاسم[۵] پدر قاسم. پیامبر پس از تولد فرزند اولش، قاسم، به این کنیه مشهور شد. همچنین گفته شده اَبُوالقاسم به این جهت است که پیامبر(ص) تقسیمکننده بهشت است.[۶] و نیز چون پیامبر پدر همه است و پدر امام علی(ع) هم به شمار میرود (که او خود تقسیمکننده بهشت و دوزخ است (قسیم الجنة والنار))، فلذا پدرِ قاسم (ابوالقاسم) است.[۷]
اَبُو اِبراهیم[۸] پدر ابراهیم
اَبُو الْاَرامِل[۹] پدر بیوهزنان. پیامبر در تورات به این کنیه نامیده شده است.[۱۰] این لقب به حمایت پیامبر از بیوهزنان مانند پدری مهربان اشاره دارد.[۱۱]
اَبُو الْاُمَّة[۱۲] پدر امت
اَبُو الدُّرَّتَیْن[۱۳] پدر دو مروارید. مراد از دو مروارید حسنین(ع) دانسته شدهاند.[۱۴]
اَبُو الرَّیْحانَتَیْن[۱۵] پدر دو ریحانه. مراد از دو ریحانه حسنین(ع) دانسته شده است.[۱۶] ریحانه به معنای هر گیاه خوشبویی است.
اَبُو السِّبْطَیْن[۱۷] پدر دو سِبْط. بر اساس حدیث[۱۸] منظور از سبطین حسنین(ع) هستند. سبط را به معنای طائفه و امت دانستهاند. احتمال داده شده مراد این است که نسل پیامبر از حسنین منشعب میشود.[۱۹]
اَبُو الطّاهر[۲۰] پدر طاهر. مراد از طاهر را عبدالله فرزند پیامبر دانستهاند که گفته شده ملقب به طیب و طاهر بود.[۲۱]
اَبُو الْمَساکین[۲۲] پدر مسکینها
اَبُو النّورِ وَ الْاِشْراق[۲۳] پدر نور و تابندگی. مراد از نور و اشراق را فاطمه(س) دختر وی، علم یا ایمان دانستهاند.[۲۴]
القاب
بنا بر آنچه در کتابهای شیعه و سنی آمده، برخی از لقبها و صفتهای پیامبر(ص) بر اساس قرآن و روایات به این شرح است:
لقب معنا
آخِرٌ فِی الْبِعْثَة[۲۵] آخرین پیامبری که مبعوث شد.
الآمِر[۲۶] کسی که به دستورهای الهی فرمان میدهد.[۲۷]
أَفْصَحُ الْعَرَب[۲۸] فصیحترین عربزبان
اِبْنُ بَطْحَا وَ مَکَّة[۲۹] فرزند بطحا و مکه
ابْنُ الذَّبِیحَیْن[۳۰] فرزند دو قربانیشده برای خدا(آماده برای قربانی در راه خدا) (اسماعیل و عبدالله)
ابْنُ الْعَوَاتِک[۳۱] فرزند عاتکهها (در میان جدّههای پیامبر سه زن به نام عاتکه وجود داشت که از قبیله سُلَیم بودند. بر اساس روایتی، پیامبر هنگام ضربهزدن با شمشیر در[۳۲] یکی از جنگها خود را به این نام خواند. دلیل آن را، شجاعت قبیله سلیم دانستهاند.)[۳۳]
ابْنُ الْفَوَاطِم[۳۴] فرزند فاطمهها. بر اساس کتاب تاریخ یعقوبی، منظور چهار فاطمه از جدههای پیامبر هستند.[۳۵]
اُذُنُ خَیْر[۳۶] بهترین شنونده. اشاره به آیه اُذُن.
اَلرَّؤوف[۳۷] رئوف و مهربان
اَلرَّسُول[۳۸] فرستاده خدا
اَلرَّسُولُ الْمُسَدَّد[۳۹] فرستاده تأییدشده الهی
اَلْمُدَّثِّر[۴۰] جامه خواب به خود پیچیده و در بستر آرمیده. اشاره به آیه اول سوره مدثر.
اَلْمُزَّمِّل[۴۱] جامه به خود پیچیده. اشاره به آیه اول سوره مزمل
اَلإِمَام[۴۲] امام و پیشوای مردم
اِمَامُ الْمُتَّقِین[۴۳] امام و پیشوای اهل تقوا
اُمِّیّ[۴۴] درسناخوانده
اَمین[۴۵] امین و امانتدار
اَلْأَمِینُ الْمُنْتَخَب[۴۶] امانتدار برگزیده
اَلْاَوُلیٰ[۴۷] شایستهتر نسبت به مؤمنان از خودشان.[۴۸]
اَلْبَشَر[۴۹] بشر به معنای انسان. دلیل ملقب شدن او به بشر را این دانستهاند که محمد(ص) بزرگترین بشر است.[۵۰]
بُشْرَی عِیسَی[۵۱] آن که عیسی(ع) بشارت ظهورش را داده
اَلْبَشِیر[۵۲] بشارتدهنده
اَلتَّقِیّ[۵۳] باتقوا و خودنگهدار
ثَانِی اثْنَیْن[۵۴] این لقب از آیه لا تَحْزَنْ گرفته شده و به معنای دومی از دو نفری است که در جریان هجرت، در غار ثور پنهان شدند.[۵۵]
اَلْحاشِر[۵۶] کسی که مردم به دنبال او محشور میشوند.[۵۷]
اَلْحامِد[۵۸] کسی که خدا را ستایش میکند.
حَامِلُ الْهِراوَة[۵۹] حملکننده عصا. برپایه روایتی از پیامبر(ص)، استفاده از عصا از سنتهای پیامبران است.[۶۰]
حَبِیبُ اللَّه[۶۱] حبیب و دوست خدا
اَلْحَبِیبُ الْمُنْتَجَب[۶۲] دوست برگزیده
اَلْحَکِیم[۶۳] حکیم
حَقٌّ مُبین[۶۴] حقّ آشکارکننده
حِرْزُ الاُمِّیَّین[۶۵] پناه درسناخواندهها. گفته شده در تورات از او اینگونه نام برده شده است.[۶۶]
اَلْحَنیف[۶۷] رویگردان از باطل و ثابتقدم در اسلام
اَلْخاتَم[۶۸] ختمکننده؛ آخرین پیامبر
خَاتَمُ الْأَنْبِیَاء[۶۹] آخرین پیامبر
خَاتَمُ النُّبُوَّة[۷۰] پایاندهنده نبوت
خَاتَمُ النَّبِیِّین[۷۱] آخرینِ پیامبران
خَلْقُ اللَّه[۷۲] آفریده خدا
خَلِیفَةُ اللَّهِ فِی الْأَرْض[۷۳] خلیفه و جانشین خدا در زمین
خَلیلُ الله[۷۴] دوستدار خدا[۷۵]
خَیْرُ الْبَرِیَّة[۷۶] برترین آفریده خدا
خَیْرُ الْبَشَر[۷۷] برترین انسان
خِیَرَةُ اللَّه[۷۸] برگزیده خدا
الدَّاعِی[۷۹] دعوتکننده مردم به سوی خدا
دافِعُ جَیْشاتِ الاَباطیل[۸۰] دفعکننده غوغا و جوش و خروش باطل[۸۱]
دَعْوَةٌ إِبْرَاهِیمَ[۸۲] دعای مستجاب ابراهیم. اشاره به دعای ابراهیم در آیه ابتلای ابراهیم
بچه ها کسی جواب رو میدونه ؟